خطبه شدیداللحن و تاریخی سوم آبان ۱۳۷۳ش هاشمی علیه «فرزندان انقلاب»
حاج احمد خمینی در طول سال ۱۳۷۳ تا هنگام درگذشتشان در طول سخنرانی های متعدد خود به سیاست های دولت هاشمی رفسنحانی انتقاد داشت و با توجه به نفوذ سخنان حاجاحمد خمینی در جامعه پاسخ هاشمی به این انتقادها نیز بسیار تند بود به صورتی که خطبههای نماز جمعه 3 آبان 73 را میتوان از شدیدالحنترین خطبههای هاشمی علیه «دوستان» و «اعضای خانواده» انقلاب دانست. [1] به عبارت دیگر هاشمی در نخستین نمازجمعه بعدی که شرکت میکند بیشتر تلاش میکند به انتقادهای سراسر 2 هفته گذشته بویژه نقدهای حاجاحمد خمینی پاسخ دهد.
پاسخ جدی حاجاحمد به تهدیدات هاشمی
سیداحمد خمینی بعد از این سخنرانی آیتالله هاشمی در نمازجمعه ( بارها به انتقادهای خود ادامه داد. اما مهمترین نقدی که از او منتشر شد مربوط به صحبتهایی بود که اواسط اسفند 73 در یک دیدار عمومی ایراد شد و هفتهنامه امید 21 اسفند [5 روز پیش از رحلت حاج احمد خمینی] آن را منتشر کرد. مطلبی که موجب نایابی این نشریه در مراکز توزیع شد. نقدهای او در این سخنرانی بهطور کلی شامل موارد زیر بود:
1- دولت اشتباهات خود را گردن آمریکا و استعمار میاندازد
2- نقد سیاست خارجی سازشگرانه
3- نقد سیاستهای اقتصادی لیبرالی بویژه سیاستهای پولی، بانکی و ارزی که بر مردم فشار اقتصادی وارد میساخت
4- افزایش فساد اداری و اقتصادیاما اصل سخن انتقادی حاجاحمد خمینی بدین شرح است: «ما نباید همه ندانمکاریها و مشکلاتمان را به گردن آمریکا بیندازیم. الان داخل شانزدهمین سال از عمر انقلاب اسلامی هستیم و هنوز بعضی از مسؤولان حتی مسؤولان نهادهایی که پس از انقلاب تأسیس شدهاند، مشکلات مدیریتی و مسائل خود را به گردن رژیم گذشته میاندازند و ندانمکاریهای خود را ناشی از مشکلات به جامانده از رژیم طاغوت میدانند! ایضاً بعضیها همه نقاط ضعف و بیکفایتی خود را با هیاهو به گردن استکبار جهانی و آمریکا انداخته و از زیر بار مسؤولیت شانه خالی میکنند... اینکه بخشی از مشکلات و مسائل ما به کارشکنی دشمنان و خیانت و کارشکنی آمریکا و ضدیت صهیونیستها بازمیگردد شکی نیست اما گسترش فساد اداری و رشوهخواری در ادارات و مؤسسات دولتی به خودمان برمیگردد. اتخاذ تصمیمات نابخردانه درباره ذخایر ارزی مملکت توسط خودمان بوده است. آقای دکتر «کاشان» (حاج اصغرآقا فخریه) در زمان تصدی پست معاونت ارزی بانک مرکزی مملکت در خزانه بانک را باز کرد و به هر دلال و قاچاقچی و چاقوکشی 5 هزار دلار تقدیم کرد و روزانه میلیونها دلار ذخایر ارزی بانک مرکزی را به جیب گنگسترها ریخت. آیا این نقشه تهیکردن خزانه ارزی مملکت را آمریکای جنایتکار جلوی «حاج اصغرآقا» گذاشته بود یا به تصمیمگیری نابخردانه شخص او مربوط میشد؟ آیا این بابا رئیس و بزرگتری نداشت تا جلوی کار او را بگیرد؟ میلیاردها ریال بیتالمال هزینه ساخت پل هوایی میشود و ناگهان صدها تن سیمان و بتن و میلگرد روی سر رهگذران آوار میشود و جان عدهای را میگیرد. آیا سهلانگاری ساختن یک سازه بتنی توطئه آمریکای جنایتکار بوده است؟ ضعف مدیریتی و امنیت پرواز باعث سقوط پی در پی هواپیماهای مسافری سیویل و نظامی میشود و هنوز مرکب خبر سقوط هواپیمای فوکر و آسمان خشک نشده خبر سقوط طیاره دیگری منتشر میشود؛ آیا این هم از توطئه آمریکاست؟
از یک طرف آقایان مرتباً مشکلات مملکت را به گردن نیروهای ناشناخته و استکبار موهوم میاندازند و مرتباً میگویند در محاصره اقتصادی و غیره و ذلک هستیم و از طرف دیگر عدهای از رجال میگویند ما چیزی نداریم که بخواهیم به آمریکا بفروشیم و احتیاجات خودمان را به نحو احسن از سایر کشورهای اروپایی و ژاپن تأمین کرده و نیازی به آمریکا نداریم. بنابراین اثر محاصره اقتصادی آمریکا مردود است و به اعتراف خود آقایان تأثیری در حال و روز ما ندارد! در ثانی اگر قرار بود محاصره اقتصادی آمریکا مؤثر باشد تا به حال باید دولت کوبا و ملت کوبا و کشور کوبا طی چهار دهه گذشته که در محاصره کامل دریایی آمریکا قرار دارد از بیخ و بن مضمحل شده باشد.
آیا آمریکا به ما گفت که دور دنیا راه بیفتیم و از هر کشور و دولتی که سر راهمان بود چند صد میلیون و چندین میلیارد دلار وام بگیریم و مملکت را زیر بار استقراض خارجی بیریم؟! جالب اینکه در همان ایامی که آقایان برای اخذ وام خارجی دور دنیا راه افتاده بودند در روزنامهها و نشریات داخل کشور مرتبا مضرات اخذ وام خارجی و سرنوشت ممالک مقروض و بدهکار جهان چاپ میشد... یک مدت ایام ماه عسل بود. آقایان از دردسر جنگ فراغت یافته و پولهای موجود را هزینه میکردند. دوستان انقلاب و نظام مرتباً حرص میخوردند و مضرات دریافت وامهای سنگین خارجی را گوشزد میکردند. اما آقایان در مصاحبههای خود دریافت هرگونه وجهی را از کشورهای خارجی تکذیب کرده و با قاطعیت میگفتند ما هیچگونه بدهی خارجی نداریم. حالا اعلام میشود صحبت از 35 تا 40 میلیارد دلار بدهی است و هرچند هفته یک بار اخبار مربوط به نحوه پرداخت بدهیها به آلمان و فرانسه و انگلیس هلند و کره و ژاپن و بعضی ممالک دور و نزدیک در جراید چاپ میشود... آقایان حالا عذر بدتر از گناه میآورند و میگویند عدم ثبات قیمتهای نفت و کاهش درآمد ارزی باعث... شده است... چون نتوانستهاید آینده بازار نفت را به درستی و کارشناسانه پیشبینی کنید و براساس یک درآمد موهوم و تضمین نشده، حساب نسیه باز کردهاید. گناه مشکلات امروز و نابسامانی اقتصادی زیر سر شیطان بزرگ و کوچک است و باید مشکلات امروز را که ریشه در بیکفایتی چند ماه و چند سال قبل و تصمیمگیریهای غلط اقتصادی دارد به گردن آمریکا بیندازیم؟... ضرباتی که توسط خودمان طی چند سال اخیر به بدنه اقتصاد مملکت وارد آمده مهلکتر از توطئههای شرق و غرب است و اگر همه دشمنان انقلاب و نظام هم جمع میشدند نمیتوانستند بلایی که خود ما بر سر پول ملیمان آوردیم بر سر ریال بیاورند! حالا سررسید وامهای دریافتی یکی پس از دیگری فرا میرسند و آقایان مدیرانی که طی سالهای اخیر با استراتژی «فردا که نیامده است فریاد مکن» و روش مدیریتی «امروز را بگذران برای فردا خدا بزرگ است» به اداره کشور سرگرم بودهاند، فشار کشورهای وامدهنده برای بازپسگیری وامهای پرداختی را به جامعه منتقل کرده و با... سوبسید، کاهش ارزش پول ملی، افزایش قیمت کالا و خدمات و عدم تزریق کافی ارزهای معتبر خارجی به بازار و صنایع میکوشند چکها و سفتههای مملکت را پاس کنند! در نتیجه یکشبه 20 هزار تومان روی یک سکه طلا کشیده میشود و دلار آمریکا به مرزهای 500 تومان نزدیک میگردد. ظاهراً همه نبوغ و زیرکی و سیاست آقایان هم متوجه برخورد با مردم و داخل مملکت است.
آقایان به جای اینکه سعی کنند ارز ناشی از صادرات را به داخل مملکت برگردانند، ارزش نفت صادراتی را در بازارهای بینالمللی افزایش دهند، در خریدهای خارجی رعایت صرفهجویی و چانهزدن را بکنند، هزینههای جاری مملکت را کاهش دهند، دلار آمریکا را تا حد ممکن از مبادلات اقتصادی خارج کنند و در جهت تقویت اقتصاد و پول ملی و قدرت خرید مملکت و مردم تلاش کنند؛ چون زورشان به اجنبی نمیچربد سرگرم چلاندن مردم شدهاند... آیا حالا کسی هست بیاید یک رجوعی به برنامههای اقتصادی آقایان بکند و از آنها بپرسد چه شد آن همه وعده و وعیدی که میدادید؟ مگر قرار نبود ارز تک نرخی شود، چه طور 5-4 نرخ جدید هم به آن اضافه شد؟... آمدند با اخذ مبالغی هنگفت اقدام به صدور جواز برای صرافیها نموده و شغل بنیاسرائیل (ربا) را در میان امت اسلامی رسمیت بخشیدند! قرار بود صرافیها ارز را از بانک مرکزی خریداری کنند و با اندکی استفاده به خریداران تحویل نمایند. خرید و فروش ارز در پیادهروها و چهارراه استانبول هم ممنوع و بگیر و ببند دلالان خرده پا آغاز شد. این تحرکات جدید قیمت دلار را در بازار سیاه به حدود 500 تومان رساند... بی سر و صدا قیمت دلار که آقایان قول داده بودند دور و بر 100 تومان تثبیت شود به مرزهای 500 تومان نزدیک میشود و چون قیمت ارزهای خارجی به صورت معیار اصلی تعیین قیمت برای انواع کالا و خدمات مورد نیاز مردم درآمده است مسلماً باعث افزایش مجدد قیمتها... میگردد. آیا در این تصمیمگیریها آمریکای جنایتکار اعمال نظر و نفوذ کرده... آیا در اختلاس کلانی هم که توسط گروهی از افراد قدرقدرت و صاحبنام از بانک صادرات صورت میگیرد و 123 میلیار تومان سوءاستفاده مالی میشود نیز آمریکا دخالت دارد؟... مدیر بلندپایهای در وزارت معادن و فلزات با حجم بزرگی از بیتالمال از کشور فرار میکند. آیا آمریکا ما را مجبور کرده بود یک چنین شخص دزد و بیایمانی را استخدام کنیم و امکانات عمومی را دستش بدهیم؟! آیا نابسامانی در توزیع دارو و سرگردان کردن مردم در کوچه پسکوچههای ناصرخسرو ناشی از شیطنت استکبار جهانی است یا سوءمدیریت در ارگانهای دارویی؟!».(به نقل از تنسیم ۵ اسفندماه ۱۳۹۴
[1] برای دسترسی به گزیده این سخنان به :پایگاه تنسیم - مروری بر رابطه مرحوم حاج سید احمد خمینی با هاشمی رفسنجانی- ۰۵ اسفند ۱۳۹۴ مراجعه کنید