تاریخ و دگرگونی ایران زمین

تاریخ و دگرگونی ایران زمین

کشور ما نیاز به خرد سازنده و مردم خرد گرا دارد. نوشته های این پایگاه تلاشی است در این راستا
تاریخ و دگرگونی ایران زمین

تاریخ و دگرگونی ایران زمین

کشور ما نیاز به خرد سازنده و مردم خرد گرا دارد. نوشته های این پایگاه تلاشی است در این راستا

کشور کره جنوبی چگونه از ایران سبقت گرفت؟

از تولد نخستین اشکال دولتهای باستانی در ایران تا هنگام فروپاشی سلسلۀ قاجـار، سـاختار قـدرت در ایران در انحصار گفتمان اقتدارگرای سنتی و یک نظام حکومتی دیکتاتوری خونبار قرار داشته است. در این فرایند زمـانی حـدوداً چنـدین هزار ساله، میدان مرکزی شهرها قلمروی نمایش پیوستۀ اعدام و شکنجه بـود.

اما در  دوران محمد رضا شاه، نظام حکومتی موجود شباهتی به شیوه حکومت اقتدارگرای سنتی ندارد. نظام این دوره از سلطنت شاه ، همان دولت توسعه گرای ملی یا  )دیکتاتوری مصلح ) است که در دهه ی  ۱۹۵۰ (۱۳۳۰ش) ابتدا در برزیل و سپس در آرژانتین، شیلی، اروگوئه، تایوان، اندونزی، مالزی و کره ی جنوبی شکل گرفته است. بنابراین وابستگی از دیدگاه وابستگی جدید، برخلاف دیدگاه قدیمی، وابستگی به دو لتهای خارجی نیست، بلکه وابستگی به سرمایه گذاری کلان بین المللی است که میتواند به توسعه منجر شود (حبیبی مظاهری، ۲۴۳۴ :۱۲۲.) در این نوشته ما حکومت این دوره را توسعه گرا نامیده ایم.

برخی از باورمندان توسعه بر این اعتقاد هستند که آنچه یک کشور برای توسعه نیاز دارد بیشتر نظم و انضباط است تا دموکراسی؛ چون شور و نشاط دموکراسی به بی‌انضباطی و بی‌نظمی رفتاری منجر می‌شود که با توسعه دشمنی دارد.»

 از جمله این باورمندان به توسعه کشور چین و کره جنوبی و تایوان اشاره دارند که در این کشورها حکومت ها همه اقتدارگرای بدون استفاده از نظام سیاسیی دمکراسی بوده اند. برای عبور از سنت گرایی که همراه با عقب ماندگی است به یک دوره توسعه ضرورتا دمکراسی تنها راه حل نیست. به همین سبب تئوری حکومت توسعه گرا یکی از امکانات موثر در این دوره می باشد.

این مدل از توسعه گرایی، که برای نخستین بار در ایران بعد از حکومت رضا شاه تا جنگ جهانی دوم در ایران مصدر کار بود ولی از زمان اشغال ایران در سال ۱۳۲۰ توسط شوروی و انگلستان ایران شیوه حکومت پاشید و یک دوره دمکراسی راه افتاد که حاصل آن یک هرج و مرج همگانی و دولت های ناتوان و زودگذر بودند که در جلد اول این نوشته ها تشریح شده است.

دور دوم این نوع حکومت توسعه به سلطنت محمد رضا شاه پس از کودتای ۲۸ مرداد تا پایان سلطنت وی اختصاص داده می شود.

 

روند دمکراسی در حکومت ایران با حکومت همزمان کره جنوبی

این شیوه حکومت توسعه گرانه برخی از کشورهایی مانند کره جنوبی، تایوان و در آمریکای جنوبی مانند شیلی ، برزیل و دیگران انتخاب و اجرا شد. اساس این نظریه توسعه اقتصادی و رفاه جامعه را به سوی دمکراسی هدایت خواهد کرد، بود. هر چند در بعضی از کشورها مانند چین توسعه اقتصادی حاصل و لی هنوز دمکراسی در دسترس قرار نگرفته است. شیوه شاه و همکارانش نیز در همین راستا بود، تلاش برای بهبود اقتصادی و سپس دمکراسی. هر چند این شیوه بعد ها در دوران شاه، دگرگون شد و از مسیر لازم عبور نکرد. در مقایسه با کشور کره جنوبی که توسعه گرایی آن با سرکوب شدید همراه بود، در سلطنت این دوره محمد رضا شاه چنین شباهتی دیده نمی شود.

در دهه چهل شمسی، کره جنوبی کشوری بود با ٢٥ میلیون نفر جمعیت و تولید ناخالص داخلی ٣٦/٢ میلیارد دلار. رشد اقتصادی در این دوره احتمالا به سختی به ٢ درصد می‌رسید و تورم نیز در جدود ١٦ درصد گزارش شده است. درآمد سرانه اهالی این کشور در دهه ١٩٦٠ حدود ٨٧ دلار بود یعنی کمتر از درآمد سرانه کشورهایی مانند هاییتی، اتیوپی و یمن در آن دوره. وضعیت کره جوری بود که ٤٠ درصد جمعیت این کشور فقیر محسوب می‌شدند و عمده صادرات این کشور را نیز منسوجات پنبه‌ای، کلاه‌گیس و شکر تشکیل می‌داد.

در همان دوره - بخشی از نیروی کار کره جنوبی را برای یافتن نان راهی سرزمین‌های دیگر کند. اینچنین بود که کارگران کره‌ای سر از بازار کار ایران درآوردند. آنها که تحولات اقتصادی و اجتماعی ایران را در دهه هفتاد دنبال می‌کردند، به خاطر دارند که بخش حمل و نقل در ایران پذیرای شمار زیادی از کارگرانی بود که از کره، در جست‌وجوی آینده‌ای بهتر آمده بودند. رانندگان کره‌ای، کامیون‌ها را در جاده‌های ایرانی می‌راندند. نیروهای خدماتی کره‌ای و فیلیپینی در این سال‌ها ایران را بازار خوبی برای کار یافته بودند، برای پس‌انداز و گذران روزهای زندگی.

به فاصله سه دهه، در دهه هفتاد شمسی، نیروی کار دوباره از کره به ایران اعزام شدند اما این‌بار داستان ربطی به جاده و کامیون نداشت، نفت حرف اول را می‌زد و مهندسان کره‌ای آمده بودند تا در میادین گازی و نفتی ایران کار کنند. آشنای قدیمی تغییر شرایط داده بود و معلوم بود میانه داستان مسیرش را تغییر داده است، کره‌ای‌های فقیر حالا موقعیتی مساعد و مناسب داشتند. پای یخچال‌ها و تلویزیون‌ها و کشتی‌ها و خودروهای کره‌ای به ایران باز شده بود و همین‌ها از آشنای قدیمی، آشنازدایی می‌کرد. این دگرگونی چگونه رخ داد؟

دولت ژنرال پارک چونک در سال ۱۳۴۰ با یک کودتای نظامی بر سر کارآمد. وی تا هنگام ترورش در سال ۱۳۵۸ با سرکوب سیاسی گسترده و روش های غیر مردم سالارانه به بهانه مبارزه با گسترش کمونیسم، به حکومت در این کشور ادامه داد. در این دوران مجلس شورای ملی منحل شده و مقامات نظامی بر سر پست های غیرنظامی نشستند. برخلاف رهبران پیشین که همواره بر لزوم وحدت دو کره تاکید داشتند، شعار او در این دوران «نخست توسعه، سپس اتحاد» بود. البته منظور او تنها توسعه اقتصادی در کشور بود. اگر چه برنامه های وی در زمینه های صنعتی سازی کرده و برقراری اقتصادی مبتنی بر صادرات، به پیشرفت های چشم گیر اقتصادی و بالا رفتن سطح زندگی مردم در کره جنوبی انجامید .

پس از ترور رییس جمهوری – کره جنوبی بار دیگر در لوای آزادی و دمکراسی دچار آشوب و هرج و مرج سیاسی شد.  در سال ۱۳۵۸ کودتای نظامی ژنرال چون دو هوان بار دیگر فضای سیاسی را بست. وی با اعلام حکومت نظامی، دانشگاه ها را بست و فعالیت های سیاسی و مطبوعاتی را ممنوع اعلام کرد.در دوران وی جنبش مردم سالارنانه شهر گوانگجو در سال ۱۳۵۹ که ۹ روز طول کشید به شدت سرکوب شد و هزاران نفر از مخالفان کشته و دستگیر شدند.

این اعتراضات در ابتدا مسالمت آمیز بود ولی با واکنش خشونت بار پلیس ضد شورش و گارد امنیت ملی، همه چیز به خشونت کشیده شد. چون دوهوان که ریاست امنیت ملی و معاونت ریاست جمهوری را بر عهده داشت، از سرکوب مخالفان حمایت کرده و آنها را مزدوران و عوامل فریب خورده کمونیست وابسته به کرهٔ شمالی نامید. به این ترتیب بیش از ۵۰۰ نفر به ضرب گلوله یا باتوم کشته شدند. اعتراضات از ۱۸ تا ۲۷ می ۱۹۸۰ ادامه داشت و ارتش و دولت سعی کردند با بستن ورودی‌های شهر و دستگیری خبرنگاران، تمام اخبار را مخفی کنند.

در این دوران سیاست های اقتصادی دولت پیشین هم چنان ادامه یافت و این امر سبب ساز بروز بحران های اجتماعی نوینی که ناشی از شکاف اقتصادی میان طبقات شهری و روستایی بود، شد. حکومت چون دو هوان تا سال ۱۳۶۶ که یکی از دانشجویان دانشگاه ملی سئول در زیر شکنجه جان باخت ادامه یافت. پس از این رویداد تظاهرات و راه پیمایی گسترده ای در سراسر کشور به راه افتاد و حزب عدالت دموکراتیک که پشتیبان رییس جمهور چون دو هوان بود، در بیانیه ای خواستار انتخاب مستقیم رییس جمهوری توسط مردم شد.در انتخابات برگذار شده رهبر این حزب رو تایه وو به قدرت رسید. و پس از سال ۱۳۶۷   رفته رفته از میزان اقتدارگرایی حکومت کاسته شد.آزادی مطبوعات به رسمیت شناخته شد. دانشگاه ها امکان بحث و گفتگو ی انتقادی و آزادی را یافتند و امکان سفر به بیرون از کشور فراهم شد.[1]

کره جنوبی رکورد دومین رشد سریع اقتصادی دنیا در چهار دهه اخیر را در اختیار دارد. در این کشور، از سال ۱۹۶۳ و فقط ظرف مدت ۴۰ سال، درآمد سرانه بر حسب قدرت خرید، چیزی نزدیک به ۱۴ برابر افزایش یافت. دست یافتن به نتیجه‌ای مشابه برای بریتانیا بیش از دو قرن (بین اواخر قرن هجدهم تاکنون) و برای آمریکا در حدود 150 سال (از ۱۸۶۰ تاکنون) زمان برد. این پیشرفت قابل توجه که کره جنوبی را در کمتر از نیم‌قرن بدل به کشوری پیشرفته و ثروتمند کرد و برای معجزه رودخانه هان در مجامع بین‌المللی، صفت «ببر آسیا» را به ارمغان آورده، می‌تواند برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه و توسعه‌نیافته یک الگوی بسیار مثال‌زدنی باشد.

فرآیند تبدیل یک کشور توسعه نیافته به یک کشور دمکراسی در کره جنوبی از سال ۱۳۴۰ تا سال ۱۳۶۷ به مدت ۲۸ سال به درازا کشید. کشور کره جنوبی بهای سنگینی برای این توسعه و دمکراسی پرداخت کرد. حال پس از گذشت چند دهه کشاکش در جهت تثبیت دموکراسی، کره به یک قدرت برتر اقتصادی و یک نقطه ثبات در دنیا تبدیل شده است.

اما در ایران اوضاع به نوعی دگر بود. توسعه کشور حاصل اقتصادی خوبی داشت ولی مردم با وجود زندگی و رفاه بهتر معترض شدند آن هم نه برای دمکراسی و تمدن بلکه برای برگشت به سنت گذشته. از این جهت انقلاب در ایران با تمام انقلاب های دنیا متفاوت است. همه انقلاب های برای زندگی بهتر بود ولی در ایران انقلاب برای دستیابی به دین گذشته و قوانین دینی اسلامی بود.



[1] فصلنامه دولت پژوهشی سال دوم شماره ۶ تابستان ۱۳۹۵ – ماندانا تیشه یار – بررسی روند توسعه سیاسی دولت در کره جنوبی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد