تاریخ و دگرگونی ایران زمین

تاریخ و دگرگونی ایران زمین

کشور ما نیاز به خرد سازنده و مردم خرد گرا دارد. نوشته های این پایگاه تلاشی است در این راستا
تاریخ و دگرگونی ایران زمین

تاریخ و دگرگونی ایران زمین

کشور ما نیاز به خرد سازنده و مردم خرد گرا دارد. نوشته های این پایگاه تلاشی است در این راستا

وضعیت بهداشت ایران در دوره قاجار تا انقلاب مشروطه

باید توجه کرد که موقعیت هر جامعه ای به شرایط زمان و مکان و نقش آفرینان در آن جامعه بستگی دارد. در دهه چهل  از دگرگونی باستانی ایران حدود چهار دهه سپری شده بود. روش و شیوه سنتی زندگی در ایران که تا دوره مشروطه، فاقد قاعده و قانون و متکی به اراده شاه و دستیارانش بود به کلی تغییر یافته بود. مکتب ها به مدرسه ، دبیرستان و دانشگاه تبدیل شده بود. )داروغه، عسس، میرشب( به پاسگاه و شهربانی تبدیل شده بودند. مطب های پزشکی و بیمارستان ها جای پزشکان سنتی که هیچ تحصیل علمی و پزشکی نداشتند گرفته بودند. نمونه هایی از بیماریهای شناخته شده در دوره قاجاریه عبارتند از: ماالریا- وبا- طاعون- تیفوس- سیاه زخم- سل- آنفلوآنزا- تب راجعه- بیماریهای چشمی- روماتیسم- بیماریهای رودهای- گال و بیماریهای قارچی- بیماریهای مقاربتی- لیشمانیوز- جذام- سیاه سرفه- بیماریهای پوستی- آبله- سرخک- مخملک- بیماریهای زنان- درد دل- بیماریهای روانی ( )فلور، :۱۳۸۶   ، 56-70(. گسترش بیماریهای جسمی ودیگربیماریهای متداول دوران قاجاریه بهدلیل وفورحشرات ناقل و نیز غذا و آب آشامیدنی غیربهداشتی تسهیل میشد. مگسها، ککها، شپشها، کرم ریزهها و پشهها در همه جا حضور داشتند و هیچ اقدامی علیه آنها و جلوگیری از تماس آنها با انسانها صورت نمیگرفت هرچند که بسیاری از خانهها آب ریزگاه داشتند. امارفع فضوالت به شیوهای غیربهداشتی انجاممیشد،درنتیجه، خود شهرهاوروستاها اغلب همچون چاههای فاضالب روباز جلو میکردند، آب ریزگاهها همچون منبعی برای رشد مگس محسوب میشدند. در مناطق روستایی، آب ریزگاه وجود نداشت. در نتیجه، فضوالت و مواد آلوده کنندة دیگر در تماس با آب آشامیدنی و آب شستشو قرار میگرفت و بعنوان ناقل بیماریهای عفونی عمل میکردند )همان:۱۹). مسئله با نبود بهداشت فردی که خود به انتشار بیماریها کمک میکرد بدتر میشد، مردم کامال از اصول ابتدایی بهداشت بیخبر بوده و تقریبا همه آنها تمام زندگی خود را در محاصره کثافتهای غیرقابل توصیف سپری میکردند.

و بسیاری از روستائیان تنها یک دست لباس داشتند که مانند همان بود که در بچگی میپوشیدند و مردم عادی لباسهایشان را تنها یک بار در سال می شستند تازه با آب سرد و صابون. همچنین صابون همیشه در دسترس نبوده و در شهرهای عمدهای مانند تهران هم فروش صابون منحصربه جاهای خاص )عودلاجان، سنگلج، حسن آباد بود و آن هم از سال (    ۱۳۳۹ق – ۱۹۲۰ ق) شروع شده بود، از این رولباسها موردتهاجم جانوران موذی قرارمیگرفتند. از علل و عوامل نبود بهداشت در دوران قاجار که منجر به بروز و شیوع بیماری میشد؛ میتوان به دالیل زیر اشاره کرد: :

-        منابع آب شهر تهران: آب مصرفی تهران به وسیله نهرها و آبهای زیرزمینی منطقه شمیران که در شمال شهر و در دامنه سلسله جبال البرز قرار داشت تأمین و در مجاری زیرزمینی که بنام قنات مرسوم میباشد جمع آوری میشد و احتماالٌ این سیستم آب رسانی که در تمام مملکت رواج داشت، قنات داخل شهر در بین خیابانهای اصلی تقسیم میشد و اگرچه در زیرزمین بود. ولی خیلی به سطح زمین نزدیک بوده وهرچند متربه چند متر سوراخهای وجود داشت که آبها را از آنها خارج میکردند .ولی در اغلب شهرها و روستاهای ایران آب مصرفی در جویهای سر باز یا نیمه پوشیده در وسط خیابان و روستا جریان داشت که مردم برای آشامیدن،غذا پختن و شستن لباسها استفاده میکردند، به شدت آلودهوناقل بیماریهای عفونی بود. بسیاری از خانهها یک طشت آب داشتند که مملو از حشرات بوده کارکنان رسمی بهداشت دریافتند که صاحب خانهها در مقابل اقدامات پیش گیرانه مقاومت میکنند.به گوش مردم میخواندند که ریختن خاکروبه در آب جاری شهر و شستشوی رخت در آنها مایه نشر امراض میگردد (آدمیت، ۱۳۵۴ – ۳۲۸ ) . ویلم فلور در این باره مینویسد: »... کارناشایست دیگر که معتاد خلق شده این است که زبیل و نجاسات و کثافات را در نهرها و مجاری آنها کهمشروب عباداهلل است میریزند ومیشویند چون آبهای مشروب آلوده به کثافات و قاذورات شود شرعاٌ و عقالٌ و طبعاٌ و طبیعه مذموم و مخل صحت است و باعث نفرت و مورث پارهایازامراض مسریهاست»  همچنین در جای دیگرمینویسد: »... افزون براین به دلیل برداشت اشتباه از احکام اسالم، این مردم ساده از دیرین چنین در گوشه ذهن خود انباشته اند که هر آبی که جاری است میتوان نوشید. بعنوان مثال جنازة فردی که در نتیجه تب رودهای فوت کرده بودرا در مسیرآب غسل دادهو چند بار پائین تر، زنان ظروف برنجی ذخیرة آب خود را برای استفادة خانگی پر میکردند»

 

۲. سلاخ خانه: سلاخ خانه (کشتارگاه ) در جنوب تهران و در خارج از دیوار قرار داشت و ساختمان سلاخ خانه در حال فروریختن بوده که ذبح حیوان را در آنها انجام میدادند ولی قبل از ذبح حیوان معاینه میشد و هر حیوانی که مریض تشخیص داده میشد ذبح و دفن میکردند، دیوار سلاخ خانه بسیار کثیف بوده و علاوه بر این گوشتها را بوسیلۀ اسب و قاطر به شهرها حمل میکردند که در اثر سرما و گرما و گرد وخاک خراب میشد .

۳.رختشوی خانه: در سه نقطه شهررختشوی خانه عمومی ساخته شده بود که زنان میتوانستند در آنجا به رختشویی بپردازند. شستشوی اولیه در یک حوض بزرگ انجام میشد و بعد از آن لباسها را به داخل ساختمان که دارای دو ردیف حوضچه بود میبردند و شستشوی نهایی را در آن انجام میدادند .

۴. مستراح عمومی: در دوره اول حکومت قاجاریه هیچ نوع مستراح عمومی ساخته نشد، ولی از دوره دوم شروع به احداث چنین مکانهای عمومی رواج یافت، در این زمان در هر مسجدی یک مستراح عمومی وجود داشت و یک محل گرفتن وضو ولی مساجد نیز در شب بسته بودند. یکی از وظایف اطبا بلدیه نظارت به نظافت این محلها بوده است .

۵. حمام های عمومی: مردم ایران در دوره قاجاریه در منزل خود حمام نداشتند و برای این منظور به حمامهای عمومی میرفتند. حمامها در این دوره چند نوع بوده، حمامهای خصوصی افراد بسیار ثروتمند تا حمامهای مخصوص افراد بسیار فقیر، حمامها را در سطحی پائین تر از خیابان میساختند، تا بهاین شکل مشکل انتقال آب حل شود. دراتاق اول کهمردمواردمیشدند یک حوض وجود داشت، دو اتاق کوچکتر نیز وجود داشت، درِ یکی از آنها به درب ورودی نزدیکتر بود که مشتریان لخت شده و یک لنگ به کمر خود میبستند و یکی هم روی شانه میانداختند. ازاتاق اول به اتاق دومداخل میشدند که بسیار گرم بودهودر این اتاق یک مخزن آب گرمبود، کهیک مترونیم از سطح زمین ارتفاع داشت (خزینه) در کنار این مخزن پله هائی وجود داشت که میتوانستند بوسیلۀ آن به بالای مخزن بروند در اطراف مخزن چند شیر وجود داشت که از آنها آب خارج میشد در کنار این اتاق چند اتاقک کوچک وجود داشت که در هر کدام از آنها یک دوش آب گرم بوده که شستشوی اولیه در این اتاقکها انجام میشد وبعد مشتری به اتاق دوم برمی گشت در این اتاق مشتری به کمک دلاک خود با کیسه و صابون شستشو میداد. این کارگر یا دلاک ریش مشتری را میتراشید و او را مشت و مال میداد وقتی که این کارها تمام میشد در آخرین مرحله در خزینه که سایر مشتریان نیز از آن برای شستشو خود استفاده میکردند فرومیرفت وبعد به اتاق اول میآمد واستراحت میکرد. حمامها دارای سقف گنبدی با شیشه های رنگی بودند. روی پشت بامهای حمام سوخت خشک ذخیره میشد سوخت مصرفی حمام از پهن طویله و آشغالهای خیابان از قبیل کاغذ، پارچه کهنه و غیره بود. این حمامها بوسیله مفتشهای اداره صحیه که در هر منطقه بودند تفتیش میشد، و هیچ مقررات ثابتی درموردتعویض آب خزینه وجودنداشت. ورقه چربی جمع شدهروی آب روزی سهمرتبه ولجن کف آن روزی یک مرتبه صبح به صبح خارج میشد. آب خزینههنگامی تعویض میشد که مفتش دستور این کار را صادر میکرد. حمامها را مسئول انتشار امراض عمومی قلمداد میکردند واعتقاد داشتند که این امراض در نتیجه کیسه، دلاک ویا حوله انتشار مییابد،دلاکها بوسیله طبیب معاینه و طبق مقررات اعمال وظیفه میکردند. هرکس میتوانست از حمام استفاده کند. اگر مبتلا به سفلیس یا کچلی است و یا دوران نقاهت تیفوس را میگذراند کسی نبود که از حمام گرفتن او جلوگیری کند.

۶. . درمانگاه ها: در دوره اول حکومت قاجاریه درمانگاههای مهم و مجهزی در ایران ساخته نشده،ولی از دوره دوم حکومت قاجاریه دایره صحیه درمانگاه هائی در قسمتهای مختلف شهر احداث کرده است که افراد فقیردر این درمانگاهها بطور مجانی معاینه ومعالجه میشدند در این درمانگاهها قسمت دندانسازی نیز وجود داشته است و همچنین بعدها درمانگاه مخصوص زنان نیز ساخته شد که توسط یک طبیب زن اروپایی معالجه و درمان میشدند.

۷. دیوانه خانه: دیوانه خانه بوسیلۀ ادارة صحیه تهران اداره میشد که ظرفیت نگهداری صد دیوانه راداشت ودارای ا تاقهای کوچکی بود که  این اتاقها کاملا لخت بوده وهیچ گونه وسیله ای در آنها وجود نداشت ولی روی هم رفته از نظر نور در شرایط خوبی بوده درب اتاقها از آهن و کف آن کاشی بوده که درهراتاق یک جوی فاضلاب قرارداشت که به منظور شستشوی اتاقها بکار میرفت. حصیری در کف اتاق قرار داشت که به عنوان رختخواب به کار میرفت. اگرچه افرادمریض در چنین شرایط ابتدایی نگهداری میشدند ولی اتاقها تمیزبوده وهیچ گونه آلودگی نداشته است

 

۸. اطبا بلدیه: وظایف اطبا بلدیه، تفتیش ازراق بخصوص شیر، نان، گوشت و ماهی بود که این اطبا مغازه های اغذیه فروشی را تفتیش میکردند و با معاینه کارکنان و مغازه داران از سلامت و عدم ابتلا به امراض جلدی و مسری اطمینان حاصل میشد، همچنین نظارت بر مساجد، محل وضو، مستراح، مدارس، حمامهای عمومی، کاروانسراها، دفاتر دولتی، قبرستانها، رختشویخانه ها جزو وظایف و حیطه کاری اطبا بلدیه محسوب میشد

 

۹. معابر شهری: معابر فاقد سنگ فرش بوده عبور کالسکه و درشکه و قاطر خاکهای کف خیابان را به عمق دو سه گره مثل توتیا نرم کرده گردوخاک فراوانی ایجاد میگردید . همچنین خیابانها متعفن بوده وفضای آنها آکنده از بوی جانوران در حال تجزیه و فضولات بوده در جویهای روباز، آب با هر نوع آلودگی شامل آلودگیهای فعالیتهای صنعتی مانند دباغی و غیره در سراسر شهر را طی میکرد. ناصرالدین شاه دستور داد که خیابانها و میدانها میبایست تمیز شود و آشغالهای خطرناک در جوی آب اصلی بیرون کشیده شود. اما این دستور شاه نتیجه ای دربرنداشت، چون که اجرای آن پس از چندی مشمول زمان شد. مؤثرترین رفتگران خیابان ها، سگهای ولگرد بودند. در شهرهای دیگرعملیات پاک سازی گاه به گاهی شروع میشد. اما این اقدامات نیز از روی اتفاق، متناوب و ناپایدار بودند .

۱۰.  زباله: دل وروده حیواناتی که ذبح شده اند، باقی مانده غذاهاو جانورانی که مرده بودند به کوچه افکنده میشد، برای تنظیف خیابانها عملی انجام میگرفت و این کار به میل سبزی کارها واگذار شده بود که زباله شهررا برای کود ببرند در اواسط دوران حکومت ناصرالدین شاه اداره احتساب ایجاد گردید که خاکروبه خانه ها را به خرج صاحبان آنها توسط الاغ دارها و خاکروبه کشها به خارج شهر حمل میکردند. اما وقتی خاکروبه کشها و خرکدارها چشم سپورهای مسئول تنظیفات شهررادورمیدیدند آشغالهارادرداخل شهرمیریختند.

۱۱. قبرستانهای داخل شهر: دردونقطه شهر، خیابانها ازقبرستانهایی که هنوزمورداستفاده قرار میگرفت عبور می کرد، در آنجا زمین سست و اغلب در مقابل گام اسبان مقاومت نمیکرد و چاله هائی به وجود میآمده است و جوی آب هم که، به خوبی آن را دیواره سازی نکرده بودند کاملا از نزدیک آن میگذشته لذا محله هائی که در کنار قبرستانها بوده اند، به هنگام بروز بیماریهای واگیردار سخت از بقیه جاها گرفتار مصیبت میشدند

 

۱۲. حیوانات ولگرد و مگس ها: سگهای ولگرد در کوچه ها و میدانها و قبرستانها فراوان بوده مگسها بویژه در بهار و پائیز و پشه ها که آبهای متعفن حوضها و بوته های پرپشت در حیاطها محل مساعد تکثیر آنها بوده مزاحمت بسیار میکرده اند

 

۱۳. چاله های خیابان: در خاطرات کلود آمده است: «... در زیر تهران هزار نهر قنات جاری است که آبها را از کوهستان به شهر میرسانند. آب پاک و زلال کوهستان در تهران به صورت مایعی کثیف در جریان است. قاعدتاٌ دهانه این قناتها در خیابانها، وقتی از آنها استفاده نمیشود، باید با قطعهای سنگ بسته باشد، ولی ایرانیها این کار را زاید و بی فایده میدانند و این سوراخها همیشه باز است. تعداد این سوراخها در تهران زیاد است. هم در وسط بازار نیمه تاریک از آنها دیده میشودوهم درمیان پررفت وآمدترین کوچه و خیابان شهر... ایرانیهاشاه را سرنگون کردند و به حکومت مشروطه رأی دادند و شاید روزی نه چندان دور برسد که قوانین آن را نیز اجرا کنند، ولی محال است بشود پیش بینی کرد اگر یک ایرانی در چالهای افتاد چه وقت به فکر میافتد ووظیفه خودمیداند که سرآن را بپوشاند تادیگران بهنوبۀ خوددرآن نیفتند\\

 

۱۴. جوی آب: « وقتی آب از قنات خارج میشود فراوان و خنک است نهری است زلال اما هنگام عبوراز شهرماجراهای فراوانی برایش پیش میآید. صبح اول وقت مهترها اسبهارا به آنجا میآورند و در کف نهر نگه میدارند تا تیمار و نظافت کنند ضمنا فرشهای کهنه بسیار کثیف را که پر از گرد وخاک و حشرات هستند به آنجا آورده در نهر پهن میکنند و بعد با پاهای برهنه آنها را لگدمال میکنند. آب جوی از این کثافتها سیاه میشود. با این وصف کمی پائین تر اشخاص موقرو سنگین میآیند وروی زانو نشستهازهمین آب وضو میگیرند ونظافت میکنند. گردن و بازوها و دهان و دندان خود را میشویند و آب دهانشان را مجدداٌ داخل نهر میریزند. کمی پائین تر عده ای دیگر که بازهم مردمی متین وموقرمینمایند عین این عمل را تقلید میکنند در حالی که در قسمت بالاتر شویندگان قالی همچنان سرگرم کار خود هستند. ... ایرانیها نه از کثافت باکی دارند و نه ازبیماریها. گویی نوش دارو خورده اند وهیچ سمی به وجودشان کارگر نیست. بی پروا از آبی میآشامند که برای اروپائیها مهلک و کشنده است. مثلی دارند که میگویند آب جاری همیشه پاک است. آب نهرروان است وبنابراین پاک وبی عیب .

بنابراین وضعیت نامساعد بهداشتی کوچه ها و خیابانها، آلودگی آب و هوا و غذا، وجود حشرات بی شماری که ناقل بیماری بودند، همین طور وجود قبرستان ها در وسط شهرها و روستاها و شیوه نامناسب دفن اجساد که باعث آلوده شدن هوای اطراف میگشت. از طرفی نبودن امکانات بهداشتی و ناآگاهی مردم از رعایت مسائل بهداشتی، به منظور پیشگیری از شیوع امراض مسری جان بسیاری از مردم بهویژه کودکان را به خطرمیانداخت.

بسیاری از پزشکان اروپایی که در آن زمان، در ایران به سر می بردند، معتقد بودند که علت شیوع بیماریهای مسری چون وبا و طاعون،علاوه برعدم رعایت بهداشت عمومی، به دلیل مواد غذایی است که ایرانیان مصرف میکنند. غذای اصلی مردم ایران شامل برنج، میوه، سبزی خام و ...بود و این گونه مواد غذایی که بیشتر به صورت خام مصرف میشدند و به تمیز شدن و ضد عفونی کردن آن ها نیز توجهی صورت نمیگرفت، می توانستند منجر به بروز بیماری ها شوند بنابراین علت بسیاری از این بیماریها، فقدان بهداشت در میان مردم بود به طوریکه بیماریهای انگلی از جمله بیماری های بومی بودند که تقریباً در بیشتر نقاط ایران، به دلیل استفاده ازآب و غذای آلوده و همین طورعدم توجه به پاکیزگی محیط اطراف وبهداشت فردی، ویژه در کودکان، به وجود میآمدند.[1]

 

[1] بررسی وضعیت پزشکی ایران عصر قاجار قبل از تأسیس دارالفنون (-7270 7261 ه .ق) با استفاده از کتاب دکتر - فلور،ویلم ، جستارهایی از تاریخ اجتماعی ایران در عصر قاجار، جلد اول، ترجمۀ ابوالقاسم سری، تهران: توس.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد