تاریخ و دگرگونی ایران زمین

تاریخ و دگرگونی ایران زمین

کشور ما نیاز به خرد سازنده و مردم خرد گرا دارد. نوشته های این پایگاه تلاشی است در این راستا
تاریخ و دگرگونی ایران زمین

تاریخ و دگرگونی ایران زمین

کشور ما نیاز به خرد سازنده و مردم خرد گرا دارد. نوشته های این پایگاه تلاشی است در این راستا

از تاسیس اولین سالن سینما در ایران با بستنی رایگان تا باز شدن پای زنان به سینما

 

اولین مکان‌های نمایش  عمومی که زمینه ساز ایجاد اولین سینما ها در ایران بود با فاصله کمی پس از شروع نمایش فیلم در دربار ایجاد شدند. نمایش برای عموم مردم و در اماکن عمومی که بصورت موقت بودند ابتدا از تهران و چند شهر متجدد دیگر، توسط مهاجران قفقازی، ارمنیان و ایرانیان از اروپا برگشته همزمان با انقلاب مشروطیت شروع شد.

مظفرالدین قاجار درست دوسال پیش از صدور فرمان مشروطیت دستور ساخت اولین سینما را داد و برمبنای دستور او، اولین سینما در ماه رمضان سال ۱۲۸۳ هجری شمسی توسط شخصی به نام ابراهیم خان صحاف باشی در اول خیابان چراغ گاز تهران افتتاح شد.

صحاف باشی شخصی مشروطه خواه بود که دور دنیا را گشته و در سفرهای طولانی خود به فرنگ با سینما آشنا شده بود. عمر سینمای ابراهیم خان تنها به اندازه یک ماه رمضان بود و در پایان ماه به دستور دربار تعطیل شد چرا که پس از آنکه سینمای صحاف باشی کار خود را شروع کرد، غوغایی برپا شد و بسیاری از افراد گفتند روی دیوار عکس زنهای بی‌حجاب را نمایش می‌دهد که این موضوع با توجه به فرهنگ مردم در آن زمان مورد قبول نبود.

از طرف دیگرفضای عمومی دارای منزلت در ایران سنتی مردانه بود، زنان به اندرونی تعلق داشتند و نشان دادن آنچه به اندرونی مربوط می شد در میان عموم، کاری غیر قابل تصور بود. به هرحال خبر این نارضایتی ها به گوش مظفرالدین شاه رسید و او هم فورا دستور تعطیل کردن سینما را داد.

 از تاسیس اولین سالن سینما تا بستنی رایگان!

با گذشت مدتی از تعطیل شدن سینمای صحاف باشی، مهدی روسی خان از خدمه های دربار، نمایش فیلم برای خاندان سلطنت و اشخاص معتبر پایتخت را در عکاسخانه خود در خیابان علاء الدوله (فردوسی فعلی) تهران شروع کرد.

استقبال مردم به حدی بود که پس از گذشت یک ماه، مغازه خیاطی کنار مغازه خود را اجاره کرد و با گذاشتن چندین نیمکت، سالن سینمایی را تأسیس کرد.

جالب است بدانید که پس از تأسیس اولین سالن سینمایی در ایران، نمایش های بعدی به ترتیب در قهوه خانه زرگرآباد در خیابان چراغ گاز توسط آقایوف، حیاط مدرسه دارالفنون توسط روسی خان و در نهایت کافه‌ای به نام بولوارد در باغی در خیابان لاله‌زار بود که در این کافه با خرید یک ژتون مشتری‌ها می‌توانستند علاوه بر دیدن فیلم یک بستنی یا فالوده هم بطور رایگان میل کنند.

استقبال بسیار خوب مردم پایتخت باعث شد که خیلی زود سالن های مستقل سینما افتتاح شوند. اولین سالن مجهز سینما فاروس بود که تعداد صندلی هایش را بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ عدد گفته اند و همچنین این سالن دستگاه مولد برق، پنکه، رستوران و بوفه داشت.

در آن زمان استقبال مردم از سینما بقدری زیاد بود که سالن های تئاتر نیز به کار نمایش فیلم پرداختند و پس از آن، سالن هایی که در تهران یا شهرستان ها تأسیس می شد، معمولا هم سن داشت و هم پرده پارچه ای و عنوان سینما تئاتر داشت.

با وجود تمام هیاهوهای مردم اما سینماها از لحاظ امکانات مشکلات بسیاری داشتند. آتش سوزی در سینماها امری عادی بود و همچنین سینماهایی وجود داشت که به جای صندلی از نیمکت یا قوطی حلبی استفاده می‌کردند. افتتاح سالن های سینما در شهرهای بزرگ خیلی دیرتر از تهران اتفاق نیفتاد.

سالن سینما در تبریز و رشت همزمان با تهران سینما تأسیس شد. در بوشهر از سال ۱۲۹۳ سالن سینمایی دایر شد که صاحب آن فیلم هایش را مستقیما از هندوستان وارد می کرد.

در مشهد نیز اولین سالن سینما در همان سال ۱۲۹۳ افتتاح شد که فیلم هایش را روس ها تأمین می کردند و یک روز در میان گروه موزیک نظامی روسی یا ایرانی همراه فیلم موزیک می زدند البته این سالن صندلی نداشت و تماشاگران ایستاده فیلم می دیدند.

ناگفته نماند که سینماها در آن دوره فقط مرکز نمایش فیلم نبودند، بلکه در واقع پردیس هایی بودند که علاوه بر نمایش فیلم برنامه های متنوع دیگری هم داشتند. برنامه هایی مانند عملیات شعبده بازی، عملیات آکروباتیک، اجرای موسیقی توسط ارکستر های نظامی و حتی آتش بازی در این پردیس ها انجام می شد.

کنجکاویهای مردم درباره سرنوشت جنگ

مردم کنجکاو بودند سرنوشت جنگ را بدانند نخستین فیلم هایی که در سینماها نمایش داده می شدند، فیلم های خبری و مستند بودند. برنامه اولین سالن سینما فیلم های خبری مربوط به جنگ‌های روس و ژاپن بود. جنگ جهانی اول درست ده سال بعد از افتتاح اولین مکان نمایش فیلم شروع شد به همین دلیل فیلم های خبری مربوط به جنگ به بخش اصلی برنامه سینماها تبدیل شد.

در آن دوره از تاریخ، مردم کنجکاو بودند سرنوشت جنگ و حتی شیوه های جنگ مدرن و ابزارهای جدید را ببینند البته در میان این مستندها و فیلم های جنگی، گاه فیلم های داستانی درام نیز نمایش داده می شد. کم کم با به پایان رسیدن جنگ و رونق گرفتن تولید فیلم در اروپا و آمریکا، فیلم های داستانی بخصوص سریال‌های اکشن یا ملودرام جای فیلم های مستند جنگی را گرفتند.

باز شدن پای زنان به سینما

چگونه پای زنان به سینما باز شد؟ در این دوره هنوز عمده مخاطبان سینما از طبقات بلای جامعه یعنی اشراف اعیان زمین دار و بازرگانان و دولتیان بودند. البته برای جلب طبقات معمولی به سینماها هم کوشش هایی انجام شد. نمایش فیلم برای دانش آموزان مدارس با بهای ارزان و همینطور اختصاص یافتن سینما برای زنان از جمله این فعالیت ها بود.

یکی از مسائلی که جامعه ایرانی در آغاز کار سالن های سینما با آن روبه رو شد، چگونگی حضور زنان در سالن سینما بود. اولین سالن های عمومی نمایش فیلم مردانه بود اما زنان با شنیدن وصف فیلم های سینمایی به حضور در این سالن ها علاقمند شدند و از سوی دیگر صاحبان سینماها متوجه شدند که بدون حضور زنان در این سالن ها کسب و کارشان پر رونق نخواهد شد.

خان بابا معتضدی از سال ۱۲۹۵ هفته ای یکی دوبار مجالس نمایش فیلم برای بانوان برگزار می کرد. استقبال زنان از این نمایش منجر به تأسیس یک سینمای ویژه بانوان در خیابان علاء الدوله (فردوسی فعلی) به نام خورشید شد که این سینما پس از یکسال به دلیل نداشتن فیلم تعطیل شد.

خواندن میان‌نویس و مزاحمت برای تماشاگران

کمی بعد فیلم های داستانی صامت که اغلب حادثه ای و اکشن بودند، رایج شد. بسیاری از این فیلم ها به صورت سریال و چند قسمتی با اصالتی آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی یا آلمانی بودند.

تارزان، دزد بغداد و اولیس بعضی از شخصیت های محبوب فیلم های آن دوره بودند. بعضی فیلم ها در این دوره از تاریخ برای انتقال داستان علاوه بر تصویر نیازمند توضیح نیز بودند بنابراین میان نویس های مفصلی داشتند.

میان نویس ها به زبان خارجی بود مردم زبان خارجی را بلد نبودند به همین دلیل در آغاز، مترجمی در سینما به کار اشتغال داشت که با صدای بلند ترجمه میان نویس ها را برای مردم می خواند و اغلب چیزهایی از خود هم به محتوای فیلم می افزود! خلاصه در سال ۱۳۰۹ سینماداران به این فکر افتادند که متن میان نویس ها را به زبان فارسی ترجمه کنند اما این ابتکار هم تأثیر چندانی نداشت چرا که اغلب تماشاگران بی سواد بودند.

حالا افراد باسواد متن میان نویس ها را برای مردم می خواندند که نتیجه این کار تنها افزایش تعداد مفسران و ایجاد مزاحمت برای تماشاگران بود. در نهایت در سال ۱۳۱۵ خواندن میان نویس با صدای بلند در سینماها ممنوع شد! . . .

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد